آقا معلم و حل مسائل ریاضی و علوم در مسجد
آقا معلم و حل مسائل ریاضی و علوم در مسجد
 

شهید حسین متذکر در جلسات قرآن و حدیث مبادرت به حل مسائل ریاضی و علوم می‌کرد و این امر یکی از عوامل جذب جوانان و نوجوانان به مسجد می‌شد.

شهید حسین متذکر در سال 1328 در خانواده‌ای مذهبی و سرشار از عشق و تلاوت قرآن دیده به جهان گشود.

وی کمتر از شش سال داشت که با قرآن انس گرفت و نزد مادربزرگش شروع به آموختن قرآن کرد. او در جلسات قرآن و حدیث مبادرت به حل مسائل ریاضی و علوم می‌کرد و این امر یکی از عوامل جذب جوانان و نوجوانان به مسجد می‌شد.

شهید متذکر با اندیشه‌ای مذهبی وارد آموزش و پرورش شد. هنوز پس از سال‌ها که از شهادت حسین می‌گذرد، شاگردانش که در پست‌های مختلف کشور هستند، به مراغه آمده و از خاطراتشان با او می‌گویند.

مدتی از عمر این شهید در جهاد سازندگی مراغه گذشت. مدتی در پست معاونت امور اداری و مالی جهاد مشغول به خدمت بود.

وقتی به مراغه منتقل شد، مسئولیت امور تربیتی را بر عهده گرفت. علاوه بر مسئولیت‌های پشت جبهه، در عملیات‌های والفجر یک و خیبر دو نیز شرکت کرده و از خود رشادت‌ها نشان داد.

زمانی که مثل همیشه مشغول بررسی کمین‌ها در آب‌های حور بود، خمپاره‌ای 60 میلیمتری بی‌ سرو صدا کمی دورتر از مسیر قایق به عمق آب فرو رفت و انفجار آن مسیر قایق را تغییر داد و آن تیر، زوزه‌کشان از مشت بعثی‌ها رها شده و در نزدیکی قایق، کارش را کرده و از 4 سرنشین قایق، به جز یک نفر که سخت مجروح شده بود، بقیه سرود عشق را بر زبانه‌های خونین نیزارها خوانده و به عرش صعود کردند.

قسمتی از وصیت‌نامه‌ شهید:

به نام خداوند مهربان که با مهرش انسان‌ها را یار است و با رحمتش موجودات را حیات بخشید و با رحمانیت خود همگان را سیراب کرد. تشکر خدا را که به مکانی هدایتمان نمود که در آن هستی‌ها رنگ واقعیت دارند. غل و غش و ریا و رنگ‌های جذاب و کذایی در آن وجود ندارد. آنجا نام جبهه به خود گرفته و شاهراه اصلی حقیقت صراط مستقیم از آنجا عبور می‌کند.

خدایا! می‌دانم که اگر گاه گاهی از واجبات چشم پوشیده و فراموش کردم ولی سعی داشتم در کارهایم رضایت تو را جلب کنم. خدایا راضی به قضایت بودم. به جبهه آمدم تا به تو پیوند بخورم. تا در پیشگاه صالحین و شهدا و معصومین(ع) روسیاه نشوم.

ای جوانان عزیز! امام را تنها نگذارید. گوش به فرمان امام وقت و روحانیت باشید. نماز جمعه را خالی نکنید و ای مسئولین شهر! امیدوارم شما هم سری به جبهه‌ها بزنید و چند مدتی از اتاق‌هایتان خارج، و از میزهایتان دور شوید تا معبد عاشقان خدا را در جبهه‌ بنگرید و بدانید تنها مکان آزادی از قید و بندهای دنیوی و رهایی از مکر و حیله‌ شیطان و نجات از شر ناس و خناس، فقط جبهه است و بس. باید خون ما ریخته شود تا سیلی گردد و کشتی انقلاب را به حرکت درآورد و کاخ ستمگران را ویران و آزادی در جهان برقرار کند و کشورهای مسلمان از یوغ ستمگران آزاد گردند.



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







تاريخ : یک شنبه 9 فروردين 1394برچسب:, | 9:13 | نويسنده : شهروند مراغه ای |